درباره کتاب
رضا رفیع در مقدمه کتاب گفته:
" من در ذهن خود، شعرای بزرگی چون
عالی جنابان: فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا و ... را در عالم خیال، زنده فرض کردم
که این عزیزان، تعدادی از اشعار سروده خود را برای بخش مشاور ادبی مجله میفرستند
و ایشان نیز لطف میکند و شعرهای ارسالی آنها را به بررسی مینشیند و اظهار نظر میکند؛
و البته گاهی نیز آهسته، طرف را با سیلی نقد که بهتر از حلوای نسیه است، مینوازد.
چرا که باید ثابت شود او یک مشاور طبیعی و معمولی نیست؛ یک مشا"ور" است!
عزیزی بود نویسنده و شاعر و طنزپرداز که زمانی علیرغم میل باطنی و تمایل خودش، به
زور رودربایستی، مشاور ریئسجمهور اصلاحات شده بود که شاخ غول بشکنند. وقتی میگفتیم
شنیدیم مشاور شدید؟ میخندید و میگفت: خیر؛ بیشتر مشاول شدیم. برای خودمان ول میچرخیم
و گاهی مشورتی میدهیم که نیازی هم نیست و کارهای مملکت بحمدالله خودش خودجوش پیش
میرود. حالا حکایت ماست. از بیکاری، شدیم مشا"ور" ادبی و شروع کردیم به
مشورت دادن راجع به اشعار بزرگانی که ما خاک پای آنها نیز نمیشویم؛ حتی اگر اصرار
کنید! اما خوب قالب طنز بود و زبانی که شوخ طبعی، حرف اول زا میزد؛ و میدانستم
که خود حضرات فردوسی و و سعدی و حافظ و مولانا، هیچ مشکلی با این مسئله ندارند؛
چون هم زبان طنز را میفهمند و هم بزرگتر از این حرفها هستند."